ای هنر از آتش تو بویا همچو عود


وی فلک در خدمتت چون نیشکر بسته کمر

کار من با شکر و عود آمدست اندر زفاف


وین محقر نزد آن مهتر نداردبس خطر

عود و شکر ده به من کین غم به من آن می کند


کاب و آتش می کند پیوسته باعود و شکر